intTimeZone=33042;
strBlogId="khorshidvalayat";
intCount=-1;
strResult="";
try {
for (i=0;i امام حسن عسکری (ع) در سال ۲۳۲هجری در مدینه چشم به جهان گشود. مادر والا گهرش سوسن یا سلیل زنی لایق و صاحب فضیلت و در پرورش فرزند نهایت مراقبت را داشت، تا حجت حق را آن چنان که شایسته است پرورش دهد. این زن پرهیزگار در سفری که امام عسکری (ع) به سامرا کرد همراه امام بود و در سامرا از دنیا رحلت کرد. کنیه آن حضرت ابامحمد بود. ♥♥♥اس ام اس به مناسبت شهادت پدر امام زمان(عج)♥( امام حسن عسگری علیه السلام )♥♥♥ شهادت، عشق است ♥♥♥اس ام اس به مناسبت شهادت پدر امام زمان ( امام حسن عسگری علیه السلام )♥♥♥ امروز عسگری به جهان دیده بسته است / قلب جهان و قطب زمان دلشکسته است ♥♥♥اس ام اس به مناسبت شهادت پدر امام زمان ( امام حسن عسگری علیه السلام )♥♥♥ فاطمه امشب به سامرّا عزا برپا کند / دیده را یاد امام عسگری دریا کند ♥♥♥اس ام اس به مناسبت شهادت پدر امام زمان ( امام حسن عسگری علیه السلام )♥♥♥ نه همین جای تو در سامره تنها باشد / که به دلهای محبان تو جای تو بود ♥♥♥اس ام اس به مناسبت شهادت پدر امام زمان ( امام حسن عسگری علیه السلام )♥♥♥ داغ امام عسگری دلـهـا شکستـه / در ماتم بابای خود مهدی نشسته ♥♥♥اس ام اس به مناسبت شهادت پدر امام زمان ( امام حسن عسگری علیه السلام )♥♥♥ یا امام حسن عسگری ♥♥♥اس ام اس به مناسبت شهادت پدر امام زمان ( امام حسن عسگری علیه السلام )♥♥♥ شیعیان بر سر زنید، شد عزای دیگری / کشته ی زهر جفا شد امام عسگری ♥♥♥اس ام اس به مناسبت شهادت پدر امام زمان ( امام حسن عسگری علیه السلام )♥♥♥ از زهر کینه کشتند امام عسگری را / از نو خزان نمودند، گلزار حیدری را . . . ♥♥♥اس ام اس به مناسبت شهادت پدر امام زمان ( امام حسن عسگری علیه السلام )♥♥♥ امشب که زمین و آسمان می گرید / از ماتم عسگری جهان می گرید ♥♥♥اس ام اس به مناسبت شهادت پدر امام زمان ( امام حسن عسگری علیه السلام )♥♥♥ امام حسن عسگری (ع) : ♥♥♥اس ام اس به مناسبت شهادت پدر امام زمان ( امام حسن عسگری علیه السلام )♥♥♥ هشدار که ماتم عظیم است امروز / دلها همه با غصه ندیم است امروز ♥♥♥اس ام اس به مناسبت شهادت پدر امام زمان ( امام حسن عسگری علیه السلام )♥♥♥ امشب که زمین و آسمان می گرید ♥♥♥اس ام اس به مناسبت شهادت پدر امام زمان ( امام حسن عسگری علیه السلام )♥♥♥ امام حسن عسگری (ع) شهادت پدر امام زمان علیه السلام شهادت آن حضرت را روز جمعه هشتم ماه ربیع الاول سال ۲۶۰ هجرى نوشته اند. در کیفیت وفات آن امام بزرگوار آمده است: فرزند عبیدالله بن خاقان گوید روزى براى پدرم (که وزیر معتمد عباسى بود) خبر آوردند که ابن الرضا – یعنى حضرت امام حسن عسکرى علیه السلام – رنجور شده, پدرم به سرعت تمام نزد خلیفه رفت و خبر را به خلیفه داد. خلیفه پنج نفر از معتمدان و مخصوصان خود با او همراه کرد. یکى از ایشان نحریر خادم بود که از محرمان خاص خلیفه بود, امر کرد ایشان را که پیوسته ملازم خانه آن حضرت باشند, و بر احوال آن حضرت مطلع گردند. و طبیبى را مقرر کرد که هر بامداد و پسین نزد آن حضرت برود, و از احوال او آگاه شود. بعد از دو روز براى پدرم خبر آوردند که مرض آن حضرت سخت شده است, و ضعف بر او مستولى گردیده. پس بامداد سوار شد, نزد آن حضرت رفت و اطبا را – که عموما اطباى مسیحى و یهودى در آن زمان بودند – امر کرد که از خدمت آن حضرت دور نشوند و قاضى القضات (داور داوران) را طلبید و گفت ده نفر از علماى مشهور را حاضر گردان که پیوسته نزد آن حضرت باشند. و این کارها را براى آن می کردند که آن زهرى که به آن حضرت داده بودند بر مردم معلوم نشود و نزد مردم ظاهر سازند که آن حضرت به مرگ خود از دنیا رفته, پیوسته ایشان ملازم خانه آن حضرت بودند تا آن که بعد از گذشت چند روز از ماه ربیع الاول سال ۲۶۰ هجری. آن امام مظلوم در سن ۲۹ سالگى از دار فانى به سراى باقى رحلت نمود. بعداز آن خلیفه متوجه تفحص و تجسس فرزند حضرت شد, زیرا شنیده بود که فرزند آن حضرت بر عالم مستولى خواهد شد, و اهل باطل را منقرض خواهد کرد… تا دو سال تفحص احوال او می کردند… سن امام مهدی علیه السلام، به هنگام وفات پدرش پنج سال بود و در همان سنین اندک، خداوند حکمت و قضاوت به او عنایت فرموده بود و او را نشانهاى براى جهانیان قرار داده بود. به وى حکمت عنایت کرد چنان که به حضرت یحیی علیه السلام در کودکى حکمت داد و همچنان که حضرت عیسی بن مریم علیه السلام را در گهواره به نبوت منصوب کرد او را نیز در کودکى به مقام امامت نصب کرد. بعد از آگاه شدن شیعیان از خبر درگذشت جان گداز حضرت امام حسن عسکری علیه السلام شهر سامرا را غبار غم گرفت, و از سوى صداى ناله و گریه برخاست. مردم آماده سوگوارى و تشییع جنازه آن حضرت شدند. من که در پیچ و خم جاده دنیا ماندم دردم اینست چرا ، این همه تنها ماندم یک نفر نیست به داد من تنها برسد در پی راه بَلَد ، دردل صحرا ماندم حل این مشکل امروز بدست فرداست چند سالیست که در حسرت فردا ماندم در حقیقت شده آیا که بپرسم از خود چقدر منتظر یوسف زهرا ماندم من به دنبال تو اما ، تو کنارم هستی آه ، من با لب تشنه لب دریا ماندم از بس که ندارم غمِ دیدار شما را گویا که رها کرده دلم کار شما را آن روز نیاید که گناه منِ عاشق آزرده کند چشم گُهربارِ شما را نالایقم و دور ز کوی تو نگشتم نازم کرم و رأفت بسیار شما را اُفتم ز فراق تو به دامان بلا ، گر کز دست دَهَم سایه دیوار شما را من نوکریت را به دو عالم نفروشم بر کس ندهم خدمت دربار شما را چشمان خیس و ابریت ، غم دارد آقا گلبرگ رویت بوی شبنم دارد آقا دارد نسیم غصه می آید ز کویت شال عزایت ، عطر ماتم دارد آقا ما یک دهه تنها عزاداریم آقا هر روز تو رنگ محرم دارد آقا من آرزو دارم ببینم چشمهایم مثل تو خون با اشک توام دارد آقا نامم گدا و شهرت من نوکر اما یک کربلایی اولش کم دارد آقا
فرزند غایبش را سر سلامت بگویید و باران اشکتان را در بی شکیبی انتظار، بهانه سازید . .
آن حجت خدای، ز بیداد معتمد / پیوند زندگانی اش از هم گسسته است
.: شهادت یازدهمین امام شیعیان و نشستن گرد یتیمی
بر چهره ی مولایمان صاحب الزمان، تسلیت باد . . .
ای خوش آن چشمی که امشب با امام عصر خود / خون دل جاری به رخ در مرگ آم مولا کند
گرد مصیبت چهره ی عالم گرفته / زهرا ز داغ لاله اش ماتم گرفته . . .
دیده گریان نشود روز جزا در محشر / هر که گریان به جهان بهر عزای تو بود . . .
از جفای معتمد، پر زخون دل ها شده / در عزای عسگری، سامره غوغا شده
خدایا به حق یازدهمین امام مظلوم شیعیان فرج فرزند غائب غریبش را نزدیک بگردان
زهرا زند به سینه، دنبال آن جنازه / بعد از مه صفر شد، داغش دوباره تازه
جا دارد اگر شیعه خون گریه کند / چون مهدی صاحب الزمان می گرید
سالروز پرپر شدن یازدهمین گل بوستان امامت و ولایت، تسلیت باد. . .
کسى که “پارسایى” خوى او، و “بخشندگى” طبیعت او
و “بردبارى” خصلت او باشد دوستانش بسیار شوند. . .
شهادتش تسلیت، التماس دعا
بر صاحب عصر تسلیت باید داد / کان درّ گرانمایه یتیم است امروز . . .
التماس دعا
از ماتم عسگری جهان می گرید
جا دارد اگر شیعه خون گریه کند
چون مهدی صاحب الزمان می گرید
سالروز پرپر شدن یازدهمین گل بوستان امامت و ولایت، تسلیت باد
کسى که پارسایى خوى او و بخشندگى طبیعت او
و بردبارى خصلت او باشد دوستانش بسیار شوند
سلام مولا،با خودم میگم شما که بیایید دیگه برا دیدنت ملالی ندارم میام در خونت انقدر اشک میریزم که اجازه بدید ملاقاتتون کنم اما وقتی خوب خوب فکر میکنم میبینم الان چرا نیام در خونت فریاد بزنم بگم اقاجون شما خوب و مهربونید منو ببخش اما بهم نگو برو بخدا جایی رو ندارم من گدای در این خاندان هستم .ارباب دلم برا اشگات اتیش گرفته اواخر ماه صفره میدونم خیلی غصه داری از سوز دلت از اشگات به ما هم ببخش . اقا جون دوست دارم منتظرتم بیا بیا بیا بیا بیا......
آقا جون سلام
آقا تو رو فاطمه زهرا به فریادم برس دارم میبرم
دیگه خسته شدم کاش میخوابیدم و دیگه هیچوقت بیدار نمی شدم آقاااااااااااااا یاکاش میشد برای همیشه میومدم پیش شمامیدونم خیلی بدی کردم میدونم آقا ولی میدونم میدونید که ازته دل دوستتون دارم و دوست دارم که بنده ی خوب خدا باشم خدایااااااااااااااا استغفرالله
به خدا خستم و درمونده دیگه نمیخوام زنده باشم خدا
خدایا من که می دونم گناهکارم و به گناهامم اعتراف میکنم آقا
خدای من تو رو صاحب الزمان به فریادم برس بدجوری دارم کم میارم
خدایا تو ارحم الراحمینی تو ببخشم و کمکم کن که دیگه گناه نکنم خدایاقول میدم قول میدم قول میدم قول می دم خدا
خدایا منتظرمعجزتم خدا میدونم که از دل شکسته و داغونم با خبرید
حضرت امام رضا ـ عليه السّلام ـ در سال 148 هـ .ق در شهر مدينه متولد شد،[1] و در ماه صفر سال 203 هـ .ق در سن 55 سالگي در شهر طوس خراسان به شهادت رسيد.
در باب شهادت ايشان تقريباً تمام علماي شيعه و عده زيادي از علماي اهل سنت قائلند که آن حضرت مسموم و شهيد شده اند. درباره عامل شهادت اختلاف نظر و اقوالي وجود دارد که به آنها اشاره خواهيم کرد.