ای آنان که دوباره علی را تنها گذاشتید ...
ای آنان که گفتید ما اهل کوفه نیستیم اما بودید...
ای آنان که صدای هل من را شنیدید اما پاسخ ندادید...
ای آنان که لبیک به عین عمار نگفتید ...
وای بر شما در محضر حسین (ع)...
که اولادش را دوباره به قرآن های سر نیزه فروختید ...
وای بر شما که به حکمیتی دوباره رای اعتماد دادید...
وای بر احوال شما که در عصر ارتباطات و فناوری جاهلیت را تجربه کردید ...
وای بر شما که دوباره در مکر عمرو عاص را خوردید ..
چگونه در روز محشر به صورت مولای خود نگاه خواهید کرد ؟
مگر نشنیدید که بارها فریاد زد انتخاب اصلح
نتیجه ی بیخردیهای خود درا خواهید دید هر چند که تا کنون هم دیدید .
چه شد آن کلیدی که بر گردن و زبانتان زدند ؟
چه شد آن مدینه ی فاظله تان ؟
امشب که به سخنان معاویه گوش میکردم چه حرفهای آشنایی بود که میشنیدم
کدام عصای موسی کدام نفس عیسی کدام دعای محمد (ص)؟
کدام جادوی سلیما ن؟و کدامهای دیگر ...
میگفت همین است که هست اصلاح بشو نیست آنکه میگفت اصلاحش میکنم
میگفت کلید هم ندارم از ابتدا هم نداشتم
راستش کلیدم را روی چشمان شما نقاشی کرده بودم که جز کلید نبینید
دوباره شروع کردند از همین روزهای اول کارهایی را که نهی میکردند را انجام دادن
قیمت برق ارزان است باید گران شود
دادن یارانه نقدی چه معنی دارد
درصد پرداخت حق بیمه ی کارگر و کارفرما باید جابجا شود
.....
اختلافات سیاسی در شورای شهر ابتدای جنگ است
همانگونه که بارها جلسات شورا را تعطیل کرده بودند
مجلس را به تعطیلی کشانده بودند و ......
بماند
اکنون بکشید زجر دردی را که به مولابمان تحمیل کردید .
بکشید و دم نزنید که حقمان است
نظرات شما عزیزان: